ضرورت زنگ كتابخواني در خانه و مدرسه

بيستمين همايش با موضوع ضرورت زنگ كتابخواني در خانه و مدرسه با حضور خانم دكتر فرزانه شهرتاش؛ دكتراي فلسفه اخلاق شاخه فلسفه براي كودكان به عنوان ميهمان و آقاي دكتر احمدرضا آذربايجاني؛ پژوهشگر و نويسنده به عنوان كارشناس ـ مجري در صفحه‌ي اينستاگرام انجمن فرهنگي ناشران كتاب كودك و نوجوان به نشاني anjomanketabeKodak برگزار شد.

دكتر احمدرضا آذربايجاني در نشست ضرورت زنگ كتابخواني در خانه و مدرسه، با اشاره به ضرورت كتابخواني غيردرسي براي كودكان، گفت: كتاب‌هاي درسي بر اساس يك نوع برنامه‌ريزي ويژه‌ كار مي‌شوند و در هر كشوري هم سياست‌هاي خاص خود را دارد، اما اگر به تعليم و تربيت دنيا نگاه كنيم متوجه مي‌شويم كه به عنوان مثال براي درس ادبيات، كتاب ادبيات ندارند.

وي افزود: اگر به تعليم وتربيت كشورهاي ديگر مراجعه كنيم مي‌بينيم كه با وجود كتاب درس ادبيات، اما شيوه آموزش متفاوت است و ميزان دانش و اطلاعات كودكانشان نسبت به ساير كودكان متفاوت است.

آذربايجاني با اشاره به دايره واژگاني خانواده‌اي كه كتاب غيردرسي خوانده مي‌شود، بيشتر از ساير كودكاني است كه فقط كتاب درسي مي‌خوانند، عنوان كرد: اين موضوع نشان داد كه دايره اطلاعات اين كودكان در سال‌هاي آتي نيز توسعه بيشتري دارد و حتي در سنين بزرگتر و جواني نيز اين موضوع وجود دارد.

وي تاكيد كرد: در اين زمينه ضرورت زنگ كتابخواني در مدرسه مشخص است و براي خانه‌ها نيز بايد اين موضوع وجود داشته باشد تا كودكان در آينده بهتر و مناسب‌تري بهره‌مند شود.

در ادامه نشست ضرورت زنگ كتابخواني در خانه و مدرسه، دكتر فرزانه شهرتاش؛ دكتراي فلسفه اخلاق شاخه فلسفه براي كودكان، با اشاره به اينكه اگر به نشر به صورت يك چرخه نگاه كنيم كه نيمي از اين دايره بخش توليد و نيمي ديگر بخش معرفي و ترويج و بهره‌برداري است، گفت: نيمي كه با دلسوزي و نگراني و وسواس توسط ناشران،‌تصويرگران، نويسندگان و ويرايشگران توليد مي‌شود، نيمه دوم آن نامنظم، بدون سازماندهي و بي‌هدف است.

وي افزود: بايد براي نيمه دوم يك هدف‌گذاري كنيم و از روي سير تاريخي روند رشد توليد و بازار كتاب كودك در جهان بايد بگوييم كه اين قضيه به اين برمي‌گردد كه در اواخر دهه 1960 ميلادي بعد از بحران‌هايي كه جامعه آمريكا بعد از پرتاب موشك روسي خود را حقير داد،‌تلاش كرد عقب‌ماندگي خود را جبران كند.

شهرتاش با بيان اينكه متوجه شديم اين قضيه در حوزه ادبيات و آموزش زبان و هنرهاي زباني هم رخ مي‌‌دهد، گفت: دولت آمريكا بودجه‌اي را براي حوزه رياضي،‌ علوم و آموزش زبان مي‌گذارد و عده‌اي از پژوهشگران و محققان آمريكايي به اين لايحه، بودجه بخش ادبيات كودك را هم اضافه مي‌كنند.

وي تاكيد كرد: اين عده‌ معتقد بودند كه بايد بر روش آموزش مبتني بر ادبيات كودك سرمايه‌گذاري كنيم زيرا برگرفته از نظرات چامسكي متوجه بودند كه يادگيري زبان ادبيات مثل يادگيري زبان مادري است و بايد از طريق گفتن، شنيدن، نوشتن و خواندن ترويج پيدا كند.

به گفته شهرتاش، آن‌ها معتقد بودند كه بايد از آثار ادبي نويسندگان خلاق و معتبر اين حوزه استفاده شود و اين كتاب‌ها به نظام آموزشي بيايند،‌ اگرچه معلمان از روش‌هاي آوايي استفاده مي‌كنند يا از كتاب‌هاي اوليه بهره مي‌گيرند.

دكتر فرزانه شهرتاش در بخش ديگر سخنان خود، با بيان اينكه با ورود داستان‌ها به كلاس‌ها معلمان از هم اين شيوه استقبال كردند، گفت: اين موجب شد روح تازه‌اي به اين كلاس‌ها دميده شود و شكوفايي عظيمي در صنعت نشر كتاب كودك رخ داد و جايگاه اصيل خود را در 1970 و 1980 پيدا كرد و كتاب‌هاي داستاني ادبيات كودك به نظام آموزشي وارد شد.

وي افزود: ما هميشه به دنبال راه‌حل‌هاي اقتصادي مثل نمايشگاه مجازي، بازارچه كتاب، يا نمايشگاه‌هاي كتاب بوديم اما اين‌ها راه‌حل‌هاي فرهنگي نبودند و راه‌حل‌هاي اقتصادي نبودند.

شهرتاش با بيان اينكه راه‌حل فرهنگي يعني تعداد مخاطب را بر اساس نيازهاي فرهنگي توسعه دهيم، ادامه داد: من در آسيب‌شناسي كه انجام دادم متوجه شدم كه اگر دو ماه بعد از تولد كه شروع به خواندن كتاب براي كودك مي‌كنيد، اين كودك از 32 ماهگي انگشت خود را زير كلمات مي‌گيرد و مي‌خواند و كم‌كم سواد خواندن پيدا مي‌كند.

به گفته وي، اما چرا جامعه ايراني با وجود تبليغات گسترده در سراسر دنيا انجام مي‌شود، هيچ وقت اين حركت ملي انجام نمي‌شود و هيچ جا از مردم خواسته نمي‌شود كه از بدو تولد براي بچه‌ها كتاب بخوانند.

در ادامه نيز آذربايجاني نيز گفت: مطالعه من نشان مي‌دهد كودكاني كه قبلا يادگيري الفبا داشتند بعد دو سال افت تحصيلي داشتند، اين صحبت شما جايي اهميت دارد كه كل آموزش و پرورش به اين موضوع توجه كند چون كسي كه الفبا ياد گرفته در كلاس به درس توجه نمي‌كند.

وي افزود: معلم هم نمي‌تواند عميق باشد و گوش دادن كودك را تقويت كند، ‌اگرچه خواندن با صداي بلند بسيار اهميت دارد.

بخش ديگر نشست ضرورت زنگ كتابخواني در خانه و مدرسه به صحبت‌هاي دكتر فرزانه شهرتاش اختصاص داشت، او درباره ضرورت ايجاد روش‌هاي جديد كتابخواني با كمك ناشران و فعالان اين حوزه گفت: من تقريبا مطمئن هستم كه در هر مدرسه دولتي، بركات زيادي به كمك والدين داوطلب زياد است كه اگر بخشي را به كمك كتاب كودك اختصاص بدهد هيچ مشكلي در تامين كتاب نداريم.

وي همچنين افزود: اگر مديران و معلمان اين باور را از سيستم پايين به بالا معرفي كنند و به مديران مناطق و آموزشي اعلام كنند كه تناقضي بين سواد آموزي و كتابخواني نيست بلكه كمك‌كننده است زيرا شوق يادگيري را بالا مي‌برد و يادگيري را افزايش مي‌دهد.

شهرتاش با بيان اينكه اگر كودك كتاب خلاقانه نخواند، نمي‌تواند متون خلاق توليد كند، عنوان كرد: ما دو را براي خلاق كردن كودكان داريم؛ نخست اينكه كتابي كه فعاليت‌هاي خلاقانه را بر اساس كتاب‌ها با بچه‌ها كار كنيم.

وي ادامه داد: اما اين درحالي است كه در مهدكودك‌ها اصلا به اين نكته توجهي ندارند و به بحث كتابخواني و خلاقيت در آن توجهي نمي‌شود، در حالي كه تاثير ويژه‌اي بر كودكان قبل از مدرسه دارد ولي متاسفانه بازرس‌ها اجازه انجام اينكار را نمي‌دهند.

شهرتاش در اين زمينه توضيح داد: رشد كودك و رشدي كه با حداقل قيمت و منفعت اتفاق مي‌افتد، براي پيشرفت كشور بايد به بچه‌هاي كودكستان روي بياوريم اما ما بچه‌هاي كوچك را در اتاق قرار مي‌دهيم و عروسك و لگو به آن‌ها مي‌دهيم در حالي كه دوره اين‌ها گذشته است.

به گفته وي، همدلي معلمان كلاس اول بايد در اين زمينه به كمك ما بيايند و كودكاني كه مي‌توانند بخوانند را بهتر بپذيرند برخلاف اينكه به كودكاني كه نمي‌خوانند بها بدهند.

در ادامه نشست ضرورت زنگ كتابخواني در خانه و مدرسه، دكتر آذربايجاني به اهميت كتابخواني از دوران جنيني و كودكي اشاره كرد و گفت: در مقاله‌اي خواندم يكي از دلايل تاكيد بر موضوع كتابخواني اين است كه معمولا مخترعان بعد از كتابخواني يك جرقه‌اي در ذهن آن‌ها زده مي‌شود.

وي افزود: غير از مربيان و ناشران، خانواده‌هاي زيادي همراه ما هستند كه مي‌گويند ما از كجا بدانيم كدام كتاب خوب است ولو فرهيخته باشند، ممكن است در انتخاب عنوان كتاب و موضوع آن آشنا نباشند.

آذربايجاني از دكتر شهرتاش راهكاري براي اين موضوع خواست و وي گفت: طرح عنوان كتاب درسي و غيردرسي نبايد باشد، زيرا وقتي در مدارس كتاب داستاني خوانده شود و معلم بر اساس كمك نظام آموزشي، كتاب‌هايي را بر اساس استفاده از داستان براي پرورش تفكر خلاق و نقاد و براي پرورش بعد اخلاقي انتخاب مي‌كند.

وي دامه داد: روش آموزش سواد خواندن بر اساس داستان اهميت دارد اما بايد كتاب‌هاي الگويي بايد، متن و نويسنده اين كتاب‌ها بايد بر اساس آموزه‌هاي سواد خواندن در پايه‌هاي تحصيلي مختلف تاييد شود.

در بخش پاياني نشست، دكتر شهرتاش درباره رويكردهاي توجه به تفكر خلاق ونقاد و باز كردن گره موجود در اين حوزه با كمك نظام آموزشي محقق مي‌شود، گفت: ما يك قصه خواني و يك كتابخواني داريم كه هر كدام اصول متفاوت دارند و شما در خانه و مدرسه مي‌توانيد هر كدام از آن‌ها را به شكل جداگانه اجرا كنيد.

وي افزود: كتابخواني يعني كتاب جلوي روي كودك باشد و معلم براي آن‌ها بخواند و قصه‌گويي فقط يك مادر و پدر يا مربي مي‌تواند قصه براي ساير بچه‌ها بخواند و بايد تفاوت‌هاي آن بدانيم.

شهرتاش با بيان اينكه برخي خانواده‌‌ها نگران هستند كه كودكانشان الفبا بياموزند، گفت: اين در حالي كه است مدارس نبايد اينگونه باشد و خوشبختانه كوويد 19 خيلي از اين شيوه‌ها را تغييرداده است.

وي با اشاره به ضرورت توجه به ارتقاي سواد كودكان، گفت: ما مشكل فرهنگي كتابخواني داريم كه نه صدا و سيما و نه هيچ نهاد ديگري نمي‌تواند در اين زمينه كمك كند.

آذربايجاني اما در اين زمينه عنوان كرد: بنظرم صدا و سيما مي‌تواند با برنامه‌سازي و سريال‌سازي‌هاي مناسب در اين زمينه اقدام كند و با پيش‌بيني كتاب در برنامه‌ها و سريال‌ها مردم را به كتابخواني تشويق كنند.

به گفته وي، ما امروز اما متوجه شديم كه زنگ كتابخواني صرفه‌جويي واقعي است زيرا بخش عمده دعواهاي جامعه به اين دليل است كه زبان هم را نمي‌فهند و دايره واژگاني محدودي دارند و اين موضوع بايد توسعه كتاب و كتابخواني را در مدارس و خانه‌ها در دستور كار قرار دهيم.