طراحي ديپلماسي ويژه براي آينده كتاب كودك

در نشست «استانداردهاي نشر كتاب كودك (بايدها و نبايدها)» مطرح شد؛
طراحي ديپلماسي ويژه براي آينده كتاب كودك

به گزارش ستاد خبري دومين نمايشگاه مجازي كتاب تهران، نشست استانداردهاي نشر كتاب كودك (بايدها و نبايدها) از سلسه نشست هاي دومين نمايشگاه مجازي كتاب تهران، چهارشنبه (6 بهمن ماه 1400) با حضور معصومه انصاريان (منتقد ادبي و عضو انجمن نويسندگان كودك و نوجوان)، علي بوذري (تصويرگر كودك و نوجوان)، مريم جلالي (عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي و پژوهشگر ادبيات كودك و نوجوان)، احمد شاكري (عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي)، سيدرضا كروبي (مدير انتشارات فني ايران)، علي محمدپور (عضو انجمن ناشران ديجيتال) و فتح الله فروغي (دبير انجمن فرهنگي ناشران كتاب هاي كودك و نوجوان) برگزار شد.

ضرورت پژوهش در حوزه كتاب كودك و نوجوان

فتح الله فروغي در ابتداي اين نشست گفت: ما در پي طرح مسئله آينده نگري كتاب كودك هستيم. مي خواهيم به ديپلماسي خاصي برسيم كه آينده كتاب كودك و نوجوان، چه جايگاهي داشته باشد. در اين زمينه همه از پديدآور تا ناشر اثرگذار هستند. به نظر مي رسد به منظور مطلوب شدن محصول براي خريدار بايد استانداردهايي وجود داشته باشد و معيارهايي تعيين كنيم. در حوزه كودك نيازمند كار پژوهشي هستيم. خروج از وضع موجود بدون پژوهش امكان پذير نيست، بلكه ضروري است. بايد بيشتر در كنار هم باشيم و فعاليت ها را همسو كنيم تا كتاب كودك و نوجوان ارتقا پيدا كند.

استانداردسازي شرط ورود به بازارهاي بين المللي

در ادامه احمد شاكري اظهار كرد: بايد نگاه كنيم آينده نشر ما در حوزه هاي مختلف چه اتفاقي مي خواهد رقم بزند. آيا ما مي خواهيم وارد چرخه بين المللي نشر با قواعد و قوانين خاص آن بشويم يا نه با همان قواعدي كنوني قرار است وارد بازار جهاني شويم؟ يكي از مفاهيم مطرح در آينده نشر، نسبت ميان ادبيات ملي با ادبيات جهاني است، به اين معنا كه ادبيات ملي چطور مي تواند فضا و مسير را براي ورود به ادبيات كشورهاي ديگر فراهم كند. در اين ميان يكي از مصاديق ادبيات ملي، ادبيات كودك هر كشور است و ادبيات كودك براي اين كه بتواند در ادبيات جهاني نقش خود را ايفا كند، نياز به استانداردها و زبان ويژه خودش دارد. ما نياز داريم، بدانيم از مرحله پيش از توليد تا پس از توليد اثر با چه معيارها و قوانيني پيش برويم.

وي افزود: در مرحله پيش توليد، استانداردسازي مبتني بر شيوه تعاملات پديدآور و ناشر است. اين تعاملات نياز به ايجاد قراردادهايي يكسان در اين حوزه دارد. يكي از مراحل استانداردسازي است كه از اختلاف ها جلوگيري مي كند. استانداردسازي در مرحله توليد، توزيع، نمايش و نقد اثر وجود دارد.

اين عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، رفتارشناسي مخاطب را يكي ديگر از مصاديق و معيارهاي استانداردسازي دانست و بيان كرد: رفتارشناسي مسأله مهمي است و براساس آن مي توانيم، ذائقه مخاطبان داخلي و بين المللي را پيش بيني كنيم. كتاب براي هر مخاطبي در هر جغرافيايي ادبيات يكساني ندارد و متفاوت است. همچنين در توليد آثار كودكان و نوجوان بايد مشخص شود كه هدف از توليد اين كتاب ها چيست؟ آيا مي خواهد توان خواندن كودكان را افزايش دهد؟ يا مي خواهد متوني قابل فهم توليد كند تا فاصله ادبيات ملي با ادبيات جهاني در حوزه كودك را كمتر كند؟

وي افزود: اين مسأله نيز مطرح است، كتاب هايي كه توليد مي شود، چقدر به دامنه لغت كودك مي افزايد و چقدر به زبان معيار نزديك است. از منظر آسيب شناسي در كتاب هاي ترجمه اين مشكلات بيشتر است.
همچنين اين پرسش ها مطرح است، با اتفاق هايي كه در جامعه ما در حال رخ دادن هستند، اين استانداردها چقدر تطبيق دارند؟ الگوهاي جديدي كه براي كتاب كودك در حال شكل گيري هستند، چگونه است؟ ما چطور توانسته ايم الگوهاي مجازي و استانداردهايي براي آن ايجاد كنيم؟ چطور استاندارد سازي ها مانع از موازي كاري و تكراري بودن ترجمه ها شده است؟

او تأكيد كرد: تعريف استانداردهاي مشخص باعث مي شود آينده نشر كودك و نوجوان را در بازارهاي نشر بين الملل به الگو و رفتارهاي تجاري نزديك كنيم. در بازار نشر بين المللي به دو حوزه ادبيات كودك و كتاب هاي هنري اميدواريم. هر دو اين حوزه ها مي تواند براي نشر ما ارزآور و سودآور باشد. البته استانداردهايي كه براي اين حوزه تعريف مي شود، بايد با زبان روز دنيا تطابق داشته باشد. استانداردسازي يك خواسته درون صنفي است و همه نهادهاي حوزه كودك و نوجوان بايد پشت سر نويسنده قرار بگيرند تا ادبيات كودك و نوجوان در جهان ديده شود.

ضرورت توجه به بنگاه هاي ادبي براي حضور در عرصه هاي جهاني

در ادامه اين نشست مريم جلالي با اشاره به جايگاه مهم نظريه تلويحي در ادبيات كودك و نوجوان تصريح كرد: هر متني كه توليد مي شود، در مركز قرار مي گيرد. نويسنده و خواننده واقعي كتاب به عنوان دو ركن اساسي در دو طرف آن قرار دارند. بين اين دو هرآنچه قرار مي گيرد، مخاطبان ضمني هستند. براساس اين نظريه، والدين، مربيان، مميزهاي كتاب، نمونه خوان ها، فروشندگان كتاب و منتقدان، خوانندگان نهفته كتاب هستند. اين مسأله چند نكته را در حوزه ادبيات كودك روشن مي كند. توليد يك متن، صرفا با يك نويسنده و رسالتي كه خودش احساس مي كند به پايان نمي رسد و راهي است كه تازه شروع مي شود. نوشته شدن متن كتاب تنها 20 درصد از اين مسير است و 80 درصد ديگر مسير دست نويسنده نيست و برعهده خواننده است.

اين پژوهشگر ادبيات كودك و نوجوان بيان كرد: نويسندگان كودك و نوجوان زماني كه اثري را خلق مي كنند با نگاه به مخاطبشان مي نويسند و پديدآورندگان كتاب هاي بزرگسالان در ابتدا با توجه به اهدافشان شروع به نوشتن مي كنند و اين تفاوت مهم اين دو نوع نويسنده است.

او ادامه داد: نويسنده كودك و نوجوان از سه منظر بايد به مخاطب تسلط داشته باشد. بداند نيازهاي اجتماعي، نيازهاي عاطفي و رفتاري او چيست و بر مبناي اين موارد نيازهاي جهاني را مدنظر قرار دهد و بعد به آن سمت حركت كند. اگر در 20 درصد اول كه پايه و ستون كار است، عملكرد درستي نداشته باشيم، 80 درصد بعدي متزلزل مي شود و اين ستون ها محكم بنا نمي شود.

عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي با اشاره به اقدامات صورت گرفته براي بين المللي كردن ادبيات كودك و نوجوان گفت: در حوزه ادبيات كودك و نوجوان در زمينه بين المللي شروع به فعاليت هايي كرديم و مطرح هم شده ايم. اما اگر نتوانستيم خيلي موفق باشيم، به چند مسأله مربوط مي شود. در اين عرصه ما بنگاه هاي ادبي را خيلي جدي نگرفته ايم تا بتوانند صداي نويسندگان ما را به فراتر از مرزهاي كشور برسانند. تمام اين اتفاقات را نبايد گردن ناشران بيندازيم. ما انتظاراتمان را از ناشران بسيار بالا برده ايم. اگر محدوده ناشر و بنگاه ادبي مشخص شود، كارها با تقسيم كاري و به شكل عميق تري پيش خواهد رفت.

وي افزود: سازمان هاي صادركننده مجوز كتاب نيز بايد بازبيني داشته باشند. صرفا براي يك نام نمي شود مجوز چاپ يك كتاب صادر كرد. اگر نويسنده اي 30 سال پيش نويسنده خوبي بود، اكنون مبنايي نيست كه همچنان مانند سابق موفق باشد. اول بايد بررسي كرد و بعد مجوز داد. ادبيات كودك، خياباني يك طرفه است كه همه تشكل هاي فعال آن در اين خيابان قرار دارند و به سمت يك هدف يعني كودكان و نوجوان حركت مي كنند و روبه روي هم نيستند.


ضرورت حمايت از نهادهاي موجود به جاي استانداردسازي

معصومه انصاريان يكي ديگر از كارشناسان حاضر در اين نشست بود كه با انتقاد از استانداردسازي ادبيات كودك و نوجوان اظهار كرد: با استانداردسازي كتاب كودك مخالف هستم. افرادي كه دغدغه استانداردسازي كتاب را دارند، اهداف عالي داشته و مي خواهند كتاب كودك ارتقا پيدا كند و از انتشار كتاب هاي ضعيف و خواننده گريز جلوگيري كنند. اما كتاب كودك با نظارت و با اعمال بايدها و نبايدها ارتقا پيدا نمي كند. استانداردسازي با تأليف كتاب كودك كه فرآيندي خلاقه و نوآورانه است، تناقض دارد.

وي ادامه داد: برخي از دوستان به استانداردسازي نقش اثباتي مي دهند و بحث امتياز و نشان را مطرح مي كنند. اين تفاوتي ايجاد نكرده و ماهيت را عوض نمي كند. استانداردسازي پيامدهايي دارد كه قابل پيش بيني است. نويسنده براي دريافت امتياز و نشان مجبور است رضايت آن نهاد را جلب كند. به جاي تأسيس نهاد استانداردسازي از نهادهاي موجود كتاب حمايت كنيم و به جاي رويكرد نظارتي، رويكرد حمايتي را انتخاب كنيم.

اين عضو انجمن نويسندگان كودك و نوجوان با تأكيد بر تقويت جريان نقد و پژوهش گفت: نقد، علمي و روش مند خوني است كه به كتاب كودك تزريق مي شود. همپاي توليد كتاب كودك، منتقد و نظريه پرداز كتاب كودك هم نياز داريم. اطلاع رساني به مخاطب مسئله مهم ديگري است. نياز داريم سايتِ كتابِ براي ادبيات كودك و نوجوان داشته باشيم كه به روز و چندزبانه باشد و در صفحات و كانال هاي شبكه هاي اجتماعي، كتاب هاي كودك را به مخاطبان معرفي كنيم. بچه هاي كتابخوان حرفه اي امروز، نويسندگان و كتاب هاي خوب اين حوزه را نمي شناسند.

ضرورت به روزرساني در قالب هاي ارائه كتاب به كودكان

علي محمدپور در بخش ديگري از اين نشست با بيان اين كه استانداردسازي در حوزه ديجيتال روند رشد خود را طي نكرده و خدمات جديدي در حوزه كودك نداريم، اظهار كرد: در فرم و قالب نياز به استانداردسازي داريم، در كتاب هاي چاپي نيازمند افزايش كيفيت چاپ و در حوزه الكترونيك نيازمند به قالب و شيوه هاي عرضه هستيم.

وي با اشاره به آمارهاي انتشار كتاب هاي الكترونيك در آمريكا افزود: اكنون در حوزه ديجيتال كتاب در قالب هاي ساده PDF ارائه مي شود. در كشورهاي ديگر قالب هاي ديجيتال مختلف همانند كتاب هاي صوتي و تعاملي داريم و ابزارهاي مفيدي در اختيار مخاطبان مي گذارند. نرم افزارهاي تخصصي نيز در اين زمينه وجود دارد. به طورمثال برنامه اي متعلق به شبكه كتابخوان مدارس است يا مورد ديگر، خدمات ويژه اي به معلم ها ارائه مي كند كه از طريق آن مي توانند به گروه هاي دانش آموزي كتاب معرفي مي كنند. بايد زنجيره را پيوسته ببينيم تا استانداردها شكل بگيرد. خدمات نظارتي به سمت كاربرها، والدين و مربيان رفته و اينها ارزش گذاري مي كنند و پيشنهاد مي دهند. ما همچنان بسترهاي امني در حوزه ديجيتال نداريم و وارد بازار و سودآوري نشده ايم. بين تشكل هاي فعال در حوزه كتاب كودك بايد ميزي مشترك براي گفت وگو شكل بگيرد.

توجه بنگاه هاي نشر به ترجمه كتاب نه تأليف

در ادامه سيدرضا كروبي با اشاره به رعايت استاندارد در توليد كتاب بيان كرد: براي محتوا هيچ استانداردي قابل تعريف نيست، اما براي توليد كتاب و مسائل فني آن استانداردهايي وجود دارد. انتشارات يك بنگاه اقتصادي است و براي انتخاب كتاب كودك به پژوهشكده و انجمن توجه نمي كند، چرا كه فكر مي كند نقطه مقابل بازار است.

مدير انتشارات فني ايران گفت: كتاب هاي تأليفي پرهزينه هستند و بازگشت سرمايه ندارند و به همين دليل شاهد هستيم كتاب هاي ترجمه از تأليف پيشي گرفته است. ناشران ترجيح مي دهند كتاب هاي پرفروش و برنده جايزه در جهان را ترجمه و چاپ كنند.